آن مبل تک نفره ی قرمز را یادت هست؟

همان که گوشه ی کتابخانه گذاشتیم،

شب هایی که کسل بودیم،

روی آن می نشستیم!

یادم است،

من روی پای تو می نشستم 

و تو کتاب را در دست می گرفتی

و من هم می خواندم،

بگذار چیزی بگویم

حالا که تو رفتی،

تنهایی رویش می نشینم

و خودم کتاب می نویسم!

منتظرم

تا تو بیایی 

و خودت هم مثل من تنهایی رویش بنشینی

و کتاب هایم را بخوانی!


مشخصات

آخرین جستجو ها